روانشناسی گشتالت
روانشناسی گشتالت تلاش دارد تا قوانینی را درک کند که در پسِ توانایی ما در درک و حفظ ادراکات معنادار، در این جهان بهظاهر آشفته وجود دارد. روانشناسی گشتالت، یک تئوری ذهن و مغز است و بیان میکند که اصول عملکردی مغز، یکپارچه، موازی و مشابه است و این که کل، متفاوت از مجموع اجزاست. لغت گشتالت در معنای تحتاللفظی به معنای شکل میباشد و به معنی ادراک بصری کل شکل به جای یک مجموعه از خطوط و منحنیهای ساده است. طبق این نظریه، در واقع ما اشیاء را به همان صورتی که در حرکت ظاهری درک میکنیم، ادراک مینماییم؛ یعنی به صورت کلهای یکپارچه، نه دستههایی از احساسهای مجزا. در واقع لغت گشتالت به معنی یک کل معنادار و واحد میباشد. روانشناسان گشتالتی میگفتند وقتی که عناصر حسی ترکیب میشوند، شکلبندی یا الگویی تازه را شکل میدهند. به طور مثال وقتی چند دسته نت موسیقی را پهلوی هم قرار دهید، از ترکیب آنها چیزی تازه (یک آهنگ) بهوجود میآید که در هیچکدام از عناصر مجزا ( نتها) وجود ندارد و به عبارتی کل، با مجموع اجزای آن متفاوت است.